آنتون یانشا، کسی که روز تولدش با تلاش زنبورداران اسلوونیایی در سال ۲۰۱۷ تبدیل به روز جهانی زنبور عسل شد، در تاریخ ۲۰ مه ۱۷۳۴ میلادی در برسنیسا، واقع در منطقهای که امروزه اسلوونی نامیده میشود، به دنیا آمد. آنتون بهعنوان یک تحصیلکرده نقاشی که همچون خانوادهاش به کشاورزی و زنبورداری مشغول بود، نمادی از همه وجوه مثبت زنبورداری است: نوآوری، خلاقیت، هنرهای کاربردی و پیوند بیتکلف روشهای علمی با سنتهای مردمی.

این نقاش، نگهبان سنتهای بومی، زنبوردار مشهور و همچنین طراح خلاق اسلوونیایی نه تنها کندوهای زنبور عسل، بلکه خانههایی برای نگهداری آنها نیز طراحی کرده است. او، همچون دیگر مردم زنبوردار اسلوونی، آنقدر شیفته توانایی زنبورها در ساختن چیزی جادویی مثل عسل بود که برایشان خانههایی بزرگ ساخت، اما نه هر خانهای؛ میتوان گفت این خانهها تقریباً معبد هستند.

اگر در آپارتمانهای چند واحدی زندگی میکنید، میدانید برای پیدا کردن واحد خودتان باید حتماً شماره و طبقه را به یاد داشته باشید وگرنه ممکن است سر از خانه همسایه درآورید — چه دردسری! جالب است که زنبورها هم در این زمینه شبیه ما هستند؛ آنها هم خانوادههایی صمیمی دارند و هر خانواده به خانهای نیاز دارد که بتواند در آن شکوفا شود. اما اگر تعداد زیادی خانه زنبوری را در یک ساختمان بزرگ کنار هم بگذارید چه میشود؟ چطور هر خانواده میتواند خانه خودش را پیدا کند؟
خب، اسلوونیاییها راهحل جالبی داشتند. زنبورها نمیتوانند مثل ما شماره بخوانند، پس چرا خانههایشان را رنگآمیزی نکنیم؟ اگر خانه شما صورتی بود، خیلی راحت آن را میان همه خانههای دیگر میشناختید. اما اسلوونیاییها ملت نسبتاً پیچیدهای هستند و همیشه میخواهند از همسایهشان جلوتر باشند! نتیجه چه شد؟ نقاشیهای کندو از کنترل خارج شدند؛ یکی کندویش را صورتی، سبز و آبی کرد، آن یکی گفت: «من روی کندوی خودم یک تابلوی روغنی خیلی شیک و داستاندار میزنم؛ ببینم همسایهام چطور میخواهد رقابت کند!»

این رقابت آنقدر اوج گرفت که بعد از مدتی تقریباً هر کندو صاحب نقاشیهایی چشمگیر شد؛ تصاویری با موضوعات مذهبی، داستانهای بومی و تاریخی، افسانهها، داستانهای کتابها و حتی زندگی روزمره — خصوصاً اینکه با شوخی و تمسخر به سراغ بعضی افراد یا مشاغل میرفتند یا حتی زن همسایهای که زیاد حرف میزد و از او دل خوشی نداشتند! در این میان، دستهای از نقاشیهای طنزآمیز و فولکلوریک هستند که حیوانات را در نقشهای انسانی نشان میدهند یا به داستانهای عامیانه اشاره دارند، مانند مراسم تدفین شکارچی با همراهی دستهجمعی حیوانات جنگل!
