سیب‌زمینی از بوشهر به ایران آمد؟

سیب‌زمینی، چهارمین محصول پُرتولید جهان پس از گندم، ذرت و برنج، محصول بومی کوه‌های آند در آمریکای جنوبی است. این غده ارزشمند در قرن شانزدهم میلادی توسط کاوشگران اسپانیایی به اروپا معرفی شد و سپس توسط اروپاییان به سراسر جهان گسترش یافت.

 

سیب‌زمینی محصول بومی کوه‌های آند در آمریکای جنوبی است.

باور بر این است که ورود سیب‌زمینی به ایران نخستین بار از جنوب ایران بوده و در شیراز یا بوشهر کشت شده است؛ اما گزارش‌هایی دیگر مبنی بر آن است که سیب‌زمینی نخستین بار در پشند کشت شد و سپس به جاهای دیگر ایران از جمله فریدن در استان اصفهان و ناحیه مرکزی کشور رفته است (نگاه کنید به راهنمای جامع زراعت نوین سیب زمینی).

 

مرد کشاورز پشت گاوآهن – از مجموعه عکس‌های عبدالله میرزا همسر نزهت الملوک قاجار

اما حقیقت ماجرای ورود سیب‌زمینی به ایران بر اساس اسناد و پژوهش‌های تاریخی معتبر چیست؟ ما به‌مناسبت ۳۰ می روز جهانی سیب‌زمینی و با توجه به شعار امسال سازمان جهانی غذا و کشاورزی سازمان ملل (فائو) برای روز جهانی سیب‌زمینی – ساختن تاریخ، تغذیه آینده (Shaping history, feeding the future) – با تکیه بر مقاله وقایع‌نگاری معرفی سیب‌زمینی به ایران، نوشته علیرضا راحمی پژوهشگر دانشگاه مورهد آمریکا، به بررسی برخی از موثق‌ترین روایت‌ها و اسناد درباره ورود سیب‌زمینی به ایران می‌پردازیم.

اولین گزارش‌های رسمی از کاشت سیب‌زمینی در ایران

در گزارش سر هارفورد جونز بریجز (۱۷۶۴-۱۸۴۷ میلادی)، دیپلمات انگلیسی، آمده که سیب‌زمینی اولین بار در سال ۱۷۸۳ میلادی در بوشهر کاشته شده است. این تاریخ مصادف با دوره زند است.

هلندآباد، محل اقامت کنسول هلند، آقای کون وان هوگرورد در بندر بوشهر

سر هارفورد جونز در یادداشتی در پایان گزارش خود به این نکته اشاره کرده که بذر سیب‌زمینی‌‌ مدت‌ها قبل از سفر سر جان ملکم به ایران آمده است و توسط ادوارد گالی که نماینده بریتانیا در بوشهر (۱۷۷۸-۱۷۸۰ میلادی) و افسر کمپانی هند شرقی بریتانیا در خلیج فارس (۱۷۸۱-۱۷۸۷ میلادی) بود، در باغ هلندی بوشهر، کاشته شده است.

کتاب «گزارشی از معاملات مأموریت اعلیحضرت در دربار ایران در سالهای ۱۱-۱۸۰۷» – سر هارفورد جونز بریجز

از گزارش سر هارفورد جونز چنین برمی‌آید که ایرانیان توجه زیادی به سیب‌زمینی نشان نداده‌اند. او در سال ۱۸۱۰ میلادی سیب‌زمینی را به میرزا بزرگ (میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی، ۱۷۵۲-۱۸۲۲ میلادی) در تبریز تقدیم کرده و میرزا بزرگ، وزیر نایب‌السلطنه فتحعلی شاه قاجار، به او گفته که سیب‌زمینی با دیگر محصولات خدادادی ایران چون برنج، بادمجان، بامیه، کلم، هویج، لوبیا و لوبیاسبز قابل مقایسه نیست.

ورود سیب‌زمینی به ایران به واسطه جان ملکم و دیگر اتباع بریتانیا

گزارش‌های متعددی ذکر کرده‌اند سر جان ملکم (۱۷۶۹- ۱۸۳۳ میلادی) اولین کسی بود که سیب‌زمینی را به ایران معرفی کرد. او سه بار به ایران سفر کرد: در سال‌های ۱۸۰۰، ۱۸۰۸ و ۱۸۱۰ میلادی، و در دومین سفر خود محل مناسبی برای تولید سیب‌زمینی شناسایی کرد. ملکم شخصاً نوشته که خاک ایران در بسیاری مناطق برای پرورش سیب‌زمینی مناسب است، اما برای معرفی آن سختی‌های زیادی کشیده است.

 

سر جان ملکم، سر هارفورد جونز بریجز و سر گور اوزلی در دربار فتحعلیشاه قاجار

 

جیمز موریه (۱۷۸۰-۱۸۴۹ میلادی)، دیپلمات و نویسنده انگلیسی، در سال ۱۸۲۴ در کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی اشاره می‌کند که در زمان فتحعلی‌شاه قاجار، سر جان ملکم سیب‌زمینی را به دولت ایران آورد و گفت اگر این محصول در ایران کِشته شود، ایرانیان از قحطی در امان می‌مانند، زیرا پربازده است و جایگزین گندم خواهد بود. ملکم از صدر اعظم، حاجی ابراهیم خان شیرازی (اعتمادالدوله) درخواست همکاری کرد، اما صدر اعظم اعتقاد داشت خدا غذای کافی چون نان، گوشت، نمک، برنج، گندم و میوه‌ها را به ایرانیان داده است و نیازی به سیب‌زمینی نیست.

جیمز موریه – دیپلمات و نویسنده انگلیسی

گادفری توماس واین (۱۸۰۱-۱۸۶۳ میلادی) نیز در کتاب خاطرات خود می‌نویسد که سیب‌زمینی توسط سر جان ملکم به ایران وارد شده است. سر جان ویلیام کی (۱۸۱۴-۱۸۷۶ میلادی)، مورخ نظامی انگلیسی، بیان می‌کند در سفر دوم ملکم به ایران (۱۸۰۸ میلادی) ۳۰ عدد کیسه کوچک سیب‌زمینی به کشاورزان داده شد و همچنین راهنمایی با عنوان «معرفی ریشه سیب‌زمینی به ایران» در اختیار آنان قرار گرفت. بر اساس خاطرات واین، ملکم نیز در یادداشتی از فردی بریتانیایی به نام استوارت یاد می‌کند که سیب‌زمینی را از شیراز آورده بوده و آنجا می‌نویسد «من خودم ۱۰ ماه پیش از آن در شیراز سیب‌زمینی کاشته بودم».

برتهولد لائوفر، مردم‌شناس آمریکایی، نیز می‌نویسد سیب‌زمینی توسط سر جان ملکم به ایران وارد شده است. محمدحسین‌خان اعتمادالسلطنه (۱۸۴۳-۱۸۹۶ میلادی) نیز در کتاب المآثر و الآثار این موضوع را ذکر کرده است.

در مقابل، دنیس رایت (۱۹۱۱-۲۰۰۵ میلادی) در کتاب انگلیسی‌ها در میان ایرانیان دوره قاجار می‌نویسد که نخستین کسی که سیب‌زمینی را به ایران معرفی کرد سر هارفورد جونز بود، نه جان ملکم. همچنین ذکر می‌کند که در سال ۱۸۱۳ یک گروهبان انگلیسی و سربازانش برای خود در تبریز سیب‌زمینی کشت کردند.

همچنین در کتاب زنبیل نوشته فرهاد میرزا معتمدالدوله (۱۸۱۸- ۱۸۸۸ میلادی) که پس از مرگش منتشر شد، آمده که سیب‌زمینی توسط جان کورمیک (۱۷۸۰-۱۸۳۳)، جراح انگلیسی، که در سال ۱۸۱۰ میلادی به عنوان جراح دوم به همراه جان ملکم به ایران آمده بود، وارد شد. کورمیک بعدها پزشک مخصوص عباس میرزا (ولیعهد فتحعلی شاه) شد. ولدبورگر نیز اشاره می‌کند که عباس میرزا دستور کشت سیب‌زمینی را صادر و آن را به مهمانان خود تعارف می‌کرد.

روایت ورود سیب‌زمینی به ایران در کتاب زنبیل نوشته فرهاد میرزا معتمدالدوله

 

گسترش کشت سیب‌زمینی و نامگذاری آن

اگرچه محمدحسین‌خان اعتمادالسلطنه بیان می‌کند که در دوران فتحعلی‌شاه (۱۷۹۷-۱۸۳۴میلادی) سیب‌زمینی وارد شد و کشت آن توسط حاج میرزا آقاسی (صدر اعظم محمد شاه قاجار) گسترش یافت و در دوره ناصرالدین شاه قاجار (۱۸۴۸-۱۸۹۶ میلادی) سیب‌زمینی فراوان‌تر شد، اما روایت جالبی هم درباره واکنش فتحعلی‌شاه قاجار به پیشنهاد کاشت سیب‌زمینی در ایران وجود دارد که در خاطرات حاج سیاح به آن اشاره شده است. حاج سیاح می‌نویسد:

یکی از فرنگیان به ایران آمده بود در زمان فتحلعی‌شاه، قدری سیب‌زمینی هدیه به شاه کرده گفت: «این را در آمریکا پیدا کرده‌اند و در اروپا شایع شده فایده زیاد دارد و برای رفع قحطی خیلی لازم است، بدهید در ایران هم بکارند، رواج شده فایده بردارند». فتحعلی‌شاه فرمود: «خب به دولت چه تقدیم می‌کنید که تا این کار را بنماید؟!»

نام‌گذاری‌های محلی سیب‌زمینی در فلات ایران

سیب‌زمینی با نام‌های مختلفی وارد ایران شد. سر هارفورد جونز اشاره کرد وقتی سیب‌زمینی توسط جان ملکم به مردم بوشهر معرفی شد، نام آن را «آلو ملکم» گذاشتند. سر جان ویلیام کی، محصولی را که در اصفهان کاشته شده بود، «آلو زمینی» (آلو زمینی) نامیده است. امروزه هنوز سیب‌زمینی در برخی استان‌های جنوبی ایران از جمله استان‌های بوشهر، فارس، خوزستان و هرمزگان «آلو» نامیده می‌شود.

نام «آلو» شبیه نام رایج سیب‌زمینی در ایالت‌های هندی‌زبان شمال هند است. همین‌طور در زبان‌های نپالی، پنجابی، سندی، بنگالی و اردو نیز سیب‌زمینی را «آلو» گویند. در زبان پشتو (در بخش‌هایی از هند، افغانستان و پاکستان) اصطلاح «کچالو» استفاده می‌شود.

سیب‌زمینی از جنوب به ایران آمد

بیشتر شواهد و همچنین شباهت اسامی محلی نشان می‌دهد که سیب‌زمینی به احتمال زیاد ابتدا به جنوب ایران (خلیج فارس) وارد شده و سپس به شمال گسترش یافته است. سیب‌زمینی ابتدا توسط بریتانیایی‌ها، جهت رفع نیازهای تغذیه‌ای خود و سپس برای ایجاد کسب‌و‌کار جدید برای شرکت هند شرقی بریتانیا و تأمین امنیت غذایی ایرانیان معرفی شد. در ابتدا معرفی و سازگار کردن سیب‌زمینی به عنوان یک محصول جدید با دشواری مواجه بود، چرا که ذائقه ایرانیان با آن سازگار نبود، دسترسی به سایر محصولات غذایی وجود داشت و افراد ذی‌نفوذ علاقه‌ای نشان نمی‌دادند. به همین دلیل، چندین دهه زمان برد تا سیب‌زمینی به عنوان یک محصول معمولی غذایی توسط ایرانیان پذیرفته شود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا